قلبم کاروانسرایی قدیمی است...
نوشته شده توسط : مجید

 

قلبم کاروانسرایی قدیمی است.من نبودم که این کاروانسرا بود.

پی اش را من نکندم،بنایش را من بالا نبردم،دیوارش را من نچیدم.

من که آمدم،او ساخته بود و پرداخته.و دیدم که هزار حجره دارد و از

هر حجره قندیلی آویزان،که روشن بود و می سوخت.از روغنی که نامش عشق بود.





:: بازدید از این مطلب : 341
|
امتیاز مطلب : 84
|
تعداد امتیازدهندگان : 26
|
مجموع امتیاز : 26
تاریخ انتشار : 22 آبان 1389 | نظرات ()
مطالب مرتبط با این پست
لیست
می توانید دیدگاه خود را بنویسید


نام
آدرس ایمیل
وب سایت/بلاگ
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

آپلود عکس دلخواه: